سرزمین غریبه ای که بارها در کتاب مقدس(تورات) نامش آمده، از حدود قرن دوم میلادی به تدریج از خاطره ها محو شدو در کتاب های تاریخ به فراموشی سپرده شد. اما از آغاز نیمه دوم قرن نوزدهم، با شروع کاوشهای باستان شناسی در شهر شوش ، داستانِ تمدنِ باستانیِ ایلام به تدریج به کتاب های تاریخ بازگشت.

کلید جستجو درباره تمدن ایلام کتاب تورات بود، جایی که در داستان دانیال نبی آمده بود که وی در دارالسلطنه شوش در ولایت ایلام رویایی دید و جبرئیل در میان دو شاخه رود اولای (شاعور) رویا را برای او تعبیر کرد.

 

کنت لوفتوس انگلیسی با همین نشانه ها در سال های 1849 تا 1852م به ایران آمد و نخستین کاوش علمی باستان شناسی در ایران را انجام داد. نتیجه گزارشِ کارِ او راهی بود به سوی شناخت تمدن ایلام، چرا که او گزارش کرد که شوش همان شهر باستانی «شوشان» ذکر شده در کتاب تورات است.

دولت فرانسه در سال ۱۸۸۳م همزمان با پادشاهی ناصرالدین شاه، یک نفر مهندس معمار به نام «مارسل دیولافوا» را که قبلاً به ایران سفر کرده و با معماری و هنر ایران آشنایی داشت، جهت فراهم کردن مقدمات باستان‌شناسی در شوش به ایران اعزام کرد. و بعد از او مورگان به ایران آمد که قلعه شوش را با آجرهای ایلامی برای محافظت از گروه خود ساخت. اینان با کاوش های خود تکه های پازلِ در هم ریخته تمدن ایلام را یکی یکی چیدند.

اما قطعه اصلی پازل بعدها پیدا شد. مستر براون نیوزلندی در کاوش های خود برای پیدا کردن نفت در خوزستان، در سال 1935 متوجه تپه خاکی عظیمی شد که دو دیوار آن را احاطه کرده بودند. بعد از نخستسن حفاری ها که پیش از جنگ جهانی دوم صورت گرفت، هیئت فرانسوی به سرپرستی رومن گیریشمن بنای مدفون در تپه  را در سالهای 1952-1962 به طور کامل از زیر خاک بیرون آورد:

*چغازنبیل بزرگترین اثر معماری به جا مانده از تمدن ایلام.چغازنبیل

*برای مطالعه بیشتر به کتاب زیر مراجعه نمایید:

#کتاب"تاریخ ی ایلام" نوشته نادر میرسعیدی

 


 


از ایلام تا ایران

تا همین دوره اخیر نظریه ارائه شده در بیشتر کتاب های مربوط به باستان شناسی بین النهرین این بود که خط در جنوب عراق در حدود 3000 پ.م یا کمی پیشتر توسط یک سومری ساکن واروک اختراع شده است. این که او سومری بوده یا نه معلوم نیست.زیرا کهن ترین متون تماما فقط به صورت تصویرنگاره ای (خط تصویری) و فاقد نشانه های آوایی هستند که نشان دهند چه زبانی به رشته تحریر در آمده اند.اشاره به اینکه او در اوروک زندگی می کرده بر اساس این حقایق بوده که کهن ترین مدارک در مورد خط در آنجا یافت شده و این شهر در 3000 پ.م از تاریخی طولانی برخوردار بوده است.

امروزه چشم انداز متفاوت به نظر می رسد. مدارک در مورد مراحل اولیه خط در شکل الواح مکتوب که گاه مهر نیز دارند نه فقط در اوروک بلکه در نینوا در عراق، شوش و چغامیش و گودین تپه در غرب ایران و تل برک و حبوبه کبیره در شمال سوریه یافت شده اند و بیشتر آنها را می توان تا اواخر هزاره چهارم پ.م تاریخ گذاری کرد.

در  متون تصویرنگاره ای یافت شده در شوش موسوم به ایلامی مقدم که در یک لایه باستان شناختی پدیدار شده اند که تفاوت هایی محسوس با لایه قبلی دارند و هم چنین از آن رو که متون ایلامی مقدم تا سیستان در مرز افغانستان هم یافت شده اند، ممکن است خط در فلات ایران ابداع شده باشد. در نهایت الواح اوروک و جمدت نصر به عنوان سرآغاز نگارش در سومر و الواح شوش به عنوان نخستین نمونه های زبان کمتر فهمیده شده ایلامی در نظر گرفته می شوند.

نکته مهم این است که خط ایلامی مقدم، به عکس خط سومری اولیه رمزگشایی نشده، و خط میخی ایلامی هم در امتداد خط تصویری ایلامی مقدم نیست و از سومر برداشت شده است. این موضوع باعث شده است که آغاز نگارش را از سومر در نظر گرفته و آن را مورد توجه بیشتری قرار دهند.

*عکس سیر تحول خط تصویری به میخی را در بین النهرین نمایش می دهد. 

خط میخی

  *برای مطالعه بیشتر به منابع زیر مراجعه نمایید:

#کتاب"تاریخ خط میخی" نوشته کریستوفر واکر

مقاله"داستان نگارش" نوشته روشنک ماسوری


از ایلام تا ایران

مردمان نواحی مرتفع ایران در هزاره سوم پ.م که داستان ما به درستی از آن زمان آغاز می شود، مجموعه متفاوتی از گروه های قومی و زبانی گوناگون بودند که هرگز خودشان را با استفاده از  عناوین ایلام یا ایلامی معرفی نمی کردند.

این نام را کاتبان سومری به سرزمین های بلند شرق بین النهرین داده بودند که با شیوه  منطقی آنجا را سرزمین بلند می خواندند و به سرزمین اشاره داشتند نه قومیت و با علامت NIM آن را می نوشتند.

با اینحال جالب است که کاتبان ایلامی هنگام نوشتن به ایلامی هرگز از سومرنگار NIM استفاده نمی کردند.

اما بیشتر مردم اگر درباره نام ایلام چیزی شنیده باشند، آن را از روی اشاره های جسته گریخته در کتاب تورات می شناسند نه خط میخی.

نام امروزی ایلام یک آوانویسی اروپایی از واژه عبری  êlām در کتاب عهد عتیق است. که با الام elam در زبان سومری، الامتو elamtu در زبان اکدی همخوانی دارد. در زبان ایلامی برای سرزمینی که کاتبان سومری و اکدی آن را ایلام توصیف کرده اند نام hatamti یا haltamti به کار می رود که ظاهرا به معنی سرزمین مقدس یا سرزمین خدایان است. البته تا پیش از هزاره دوم پ م این اسم پدیدار نمی شود.

 

بدین ترتیب جدال بر سر نوشتن کلمه ایلام یا عیلام در اصل به طرز نوشتن کلمه êlām 

برمی گردد که برخی از پژوهشگران با توجه به نوشتار فارسی، ایلام را ترجیح می دهند.

تصویرزیر، نقش مایه های  سفال های مکشوفه در شوش را نمایش می دهد که قدمت آن به4000 پ.م برمی گردد.

شوش

*برای مطالعه بیشتر درباره نقش سفال ها می توانید به منبع زیر مراجعه کنید:

#کتاب"باستان شناسی ایلام" نوشته دنیل پاتس

 

 


از ایلام تا ایران

سرگذشت رمزگشایی خط میخی در سده هجدهم میلادی با گردشگرانی که از تخت جمشید دیدن می کردند، آغاز می گردد. سیاحان در آن جا تعدادی کتیبه حک شده بر دیوارها دیدند و از آن رونوشت برداری کردند.

نخستین موفقیت در رمزگشایی خط میخی فارسی باستان توسط گروتفند آلمانی که معلم زبان یونانی بود حاصل شد. البته دانشمندان اروپایی پیش از آن با خط پهلوی و اوستایی آشنا بودند. گروتفند در سال 1802م موفق شد 10 نشانه خط میخی فارسی باستان را تشخیص دهد. در ادامه در یکی از متن ها او حدس زد که نام شاه (یکی از شاهان هخامنشی) نوشته شده و آن شاه نام پدر خود را نیز که شاه بوده آورده است. وی حدس زد نام خشایارشا و داریوش در کتیبه نوشته شده است.سپس نام این دو را از زبان های یونانی، عبری و اوستایی اخذ کرد و تعداد حروف و تشابه حروف در دو اسم را درآورد. البته در نهایت بعدها مشخص شد که فقط چند نشانه را درست حدس زده، اما همین چراغ راه آینده شد.

گام بزرگ بعدی را راولینسون انگلیسی برداشت. وی در سال 1835م رونوشت برداری از کتیبه بیستون را آغاز کرد. شجاعت وی در این کار با توجه به امکانات آن زمان تحسین برانگیز بود. راولینسون با توجه به سه زبانه بودن کتیبه بیستون(در آن دوره بیشتر کتیبه ها سه زبانه بوده و تطبیق متون کار را راحتر می کرده است) و تطبیق آن با متن های دوره داریوش در کتاب های تاریخی و هم چنین تصویر بالای کتیبه، توانست اولین متن را بخواند. بعد از آن نوبت به متن های بابلی و ایلامی رسید. راولینسون و هینکس در نهایت توانستند آن دو خط را نیز تا حدود زیادی بخوانند.

بعدها وایسباخ، هالک و کامرون، کار آنها را درباره خط میخی ایلامی کامل کردند. هرچند با توجه به کم بودن متون و خویشاوند نبودن زبان ایلامی با هیچ زبان دیگری ، این خط هنوز  به طورکامل شناخته نشده است.

شاید خیلی از مردم تصورشان از خط میخی، خطی باشد که در دوره هخامنشیان از آن استفاده می شده است. اما نکته مهم برای خوانش خط میخی آن است که بدانیم این خط در دوره سه هزارساله اش برای نوشتن 15 زبان مختلف به کار رفته، که اولین آنها متعلق به سومریان و بابلیان بوده و زبان های بعدی با توجه به نیاز خود تغییراتی در آن داده اند. از بین این خط ها دو خط کامل علائم را عوض کرده اند: یکی خط میخی فارسی باستان و یکی خط اوگاریتی. خط فارسی باستان با توجه به اینکه بین کلمات، نشانِ جداکننده می گذارد و تعداد حروفش کمتر است، تا حدودی راحت تر از بقیه است و در نهایت هم اولین خط میخی رمزگشایی شده همین فارسی باستان بوده که در دوره هخامنشیان و از دوران پادشاهی داریوش بزرگ استفاده می شده است. هر چند در همان دوره هم تمام الواح استفاده شده در تخت جمشید به خط میخی ایلامی نوشته شده است.

*تصویر راولینسون را در حال رونوشت برداری از کتیبه بیستون نشان می دهد.

بیستونبیستون

*برای مطالعه بیشتر به منبع زیر مراجعه نمایید:

#کتاب"تاریخ خط میخی" نوشته کریستوفر واکر

 


از ایلام تا ایران

ویژگی اصلی تمدن ایلام، رابطه ای است بین دشت و کوهستان. این ارتباط میان دشت های حاصلخیز و پرآب خوزستان است و دره های مرتفع و رشته کو های پرچوب و معدن انزان در شمال و شرق دشت خوزستان. حکومت ایلام هم از نظر ساختار در همه روزگاران حکومتی ایالتی بوده است. برای حفظ وحدت این قلمروهای مختلف سراسر ایلام، شاهان در مقام سرور بزرگ این سرزمین ها می کوشیدند تا شاهک های بخش های مختلف را با خویشاوندی خونی وابسته خود کنند. نتیجه چنین حکومتی نوعی دولت بود که به شیوه ای بسیار پیچیده و عجیب، که در هیچ جای دیگر دیده نشده سازمان یافته بود. اگرچه شوش از همان اوایل به پایتختی برگزیده شده بود، اما ظاهرا کارآماده ترین خاندان های حکومتی همه از سرزمین های مرتفع تر بودند.

اما نکته جالب توجه در تاریخ ایلام، نوع روابطش با همسایگان خود بود که به نظر می رسد این رابطه پس از هزاران سال، همچنین برای کشور ایران به عنوان وارث این تمدن به جا مانده است. درباره روابطی که ایلام با همسایگان خود در مناطق کوهستانی ایران داشته تقریبا چیزی نمی دانیم. اما برخی نشانه ها حاکی از روابط بازرگانی گرمی بوده است و ظاهرا در بیشتر مواقع دوستانه. در عوض روابط ایلام با بین النهرین به کمک سندهایی که باقی مانده، مشخص می کند که دشمنی دیرینه ای بوده که تنها مناسبات اقتصادی و فرهنگی مدام آن را تعدیل می کرده است. اولین سند از رابطه ایلام با بین النهرین به 2680 پ.م می رسد که شاه نیمه افسانه ای سومری به ایلام حمله کرده و سلاح های این سرزمین را به غنیمت برده است. لشکرکشی های بی شمار سومری ها، بابلی ها و آشوری ها به ایلام برای کالاهایی بوده که تنها در سرزمین کوهستانی یافت می شده و در عین حال هدف دیگرشان جلوگیری از یورش ایلامی ها بوده که همواره درصدد حمله به بین النهرین بوده اند. این رابطه تا همین دوران معاصر بین دو سرزمین باقی مانده: روابط پیچیده و پربرخورد بین ایران و عراق، وارثان تمدن ایلام و بین النهرین.

شرح تصویر: لوح لیست شاهان سومری که اولین بار پرده ای روابط ایلام و سومر برمی دارد.

لیست شاهان سومری



از ایلام تا ایران

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

ه جی ار گیمز جام جهانی rtedusi دانلود برای شما